داستان راز - اکنون به قانون جذب کاملا ایمان دارم | قانون جذب  

 

همسر من با بانک همکاری های تجاری داشت.

او به کارش خیلی علاقه داشت اما به دلیل عدم آشنایی با قانون جذب، برخی از شک و تردیدهای درونی وی و حضور افراد منفی اطرافش موجب مشکلات بسیاری برای وی شده بود.

در ابتدای زندگیمان پول زیاد با سود فراوان داشت, اما بعد از چند ماه در تجارتش دچار مشکل شد و روز به روز شکستش بیشتر گردید.

بدهی ها، اقساط و صورت حساب های مختلفی که از قراردادهای گذشته باقی مانده بود، به شدت همسرم را گرفتار کرده بود.

هزینه هایش بیشتر از درآمد و سودش بود. در آن زمان به دلیل داشتن قراردادهای مختلف او حتی نمیتوانست شرکتش را تعطیل کند.

بالاخره کار به جایی رسید که او مجبور شد همکاری اش را با بانک با وجود بدهی های فراوان خاتمه دهد و این کار علی رغم قرارداد موجب جریمه غیرمنصفانه سنگینی برای وی گردید که برایش غیر قابل پرداخت بود, روزهای سختی را با ترس و ناامیدی میگذراندیم.

همسرم تصمیم گرفت که در مورد این جریمه در دادگاه با بانک مبارزه کند و با اینکه حق با او بود در دو بار دادرسی شکست خورد و محکوم شد.

در آن دوران ما ترس و اضطراب فراوانی داشتیم و با اینکه من با راز آشنا بودم اما آن را در جهت درستی استفاده نکرده بودم.

در نهایت در اوج ناامیدی، برای بار سوم و آخرین بار من و همسرم تصمیم گرفتیم تا از بانک شکایت کنیم.

این بار من تصمیم گرفتم که از قانون جذب در جهت درست و با تمرکز استفاده کنم.

این بار ما به جای داشتن احساسات منفی، ترس و نگرانی، هردو بر احساسات مثبت ایمنی، امید و قدردانی متمرکز شدیم تا قاضی مجددا پرونده همسرم را بررسی و حکم را تغییر دهد.

باور نکردنی بود, این بار همسر من پیروز شد و ما این نتیجه را مدیون راز و قانون جذب هستیم.

در تمام طول مدت زمان دادخواست تا زمان برگزاری دادگاه من برای همسرم انرژی مثبت می فرستادم و از اینکه قاضی به نفع همسرم حکم صادر کرده است از خدا تشکر و قدردانی میکردم.

اکنون من نمیتوانم شادی ام را از این اتفاق خوب بیان کنم اما میتوانم بگویم که ما اکنون به قانون جذب ایمان کامل داریم.

من زنی هستم که در زندگیم معجزه ای روی داده است و این معجزه ایمان مرا به قانون جذب کامل کرده است.

 

سایر داستان های راز

 

 

گروه ترجمه سایت قانون جذب (سفید برفی)

(استفاده از مطالب فقط با ذکر سایت منبع مجاز است)

 

درباره ی نویسنده

سحر رضوی

دوستان خوبم, 1500 کامنت تو نوبت پاسخ دهی هستش، واقعا سخته بتونم جواب بدم، لطفا صبور باشید و از کامنت های موجود در سایت استفاده کنید. ممنونم ❤

13 نظر

    سلام موافقم من ازته قلبم به قانون جذب ایمان دارم

    زیبا بود
    ممنون سحر جان

    سلام سحرجان نازنین…………..
    چطورمیتونیم برا یکی دیگه انرژی مثبت بفرستیم؟؟

      سلام عزیزم, به راحتی, جملات تاکیدی رو برای اون شخص استفاده می کنی, تجسم خلاق برای شرایط ایده آل و نامه نوشتن به فرشته اون شخص.

    سلام دوستان خوبم

    امیدوارم یه روزی که خیلی هم زود هستش، همه ما تجربیات و معجزه قانون راز رو در زندگی خودمون و عزیزانمون در این صفحه به اشتراک بذاریم تا از همدیگه انرژی مثبت بگیریم و از موفقیت و شادی همدیگه خوشحال بشیم.

    خدایا از تو ممنونم که فرشتگانت رو برای حمایت از ما و برآورده کردن خواسته هامون فرستاده ای

    خدایا از تو سپاسگزارم که عشق واقعی رو نصیب من کردی تا به آرامش و اطمینان برسم.

    سلام عزیزم.من یه خرده استرس دارم چون جواب کنکور اومدو من رتبه 19000منطقه3شدم.درحالی که من هرروز نامه برای فرشته نگهبان مینوشتم وکه بتونم رتبه خوبی بیارم ودانشگاه تهران قبول شم
    حالا با این رتبه….
    من بااااااااااید دانشگاه تهران قبول شم هررشته ای
    حالا چیکار کنم؟
    آیا به نامه نوشتن به فرشته نگهبان ادامه بدم؟
    تروخدا در اوج نا امیدی یه راهی نشون بدید…
    هرچند اول توکلم به خداست
    باسپاس

      عزیزم قرار نیست نامه نوشتن معجزه ای برای ما کنه, خودمون هم باید حداکثر تلاشمون رو برای رسیدن به خواسته انجام بدیم, در کنارش از فرشته ها هم کمک بگیریم.
      فقط باید جملات تاکیدی طرح الهی رو استفاده کنی که چیزی که به خیر و صلاحته پیش بیاد.
      خواسته ها باید منطقی باشم, اینو حتما در نظر بگیر.

    من واقعا به قانون جذب اعتقاد دارم،ولی قبلا نمیدونستم بدون اینکه بدونم دارم ازش استفاده میکنم،مثلا همین چند وقت پیش همش فک میکردم که لپ تاپ میخام اما چون کامپیوتر داشتم نمیتونستم به بابام بگم ک لپ تاپ بخر ولی دائما تو ذهنم به این فک میکردم که نشستم و تو لپ تاپم دارم فیلم میبینم،تا اینکه یه هفته بعد اینا وقتی کامپیوترو زدم به برق بدون هیچ دلیلی منفجر شد😑😑واقعا نفهمیدم چرا…بعد به بابام گفتم برام لپ تاپ بخر،اصلا فک نکردم که الان پول داره یانه فقط به این فک کردم ک من دارمش و ازش استفاده میکنم،این افکارم کاملا نا خوداگاه بود ولی دو روز بعد یه پولی رسید دست بابام و با اون برام لپ تاپ خرید،دقیقا چیزی که تصور میکردم اتفاق افتاد مو به مو

یک پاسخ بگذارید

در اینستاگرام همراه ما باشید

هر پنجشنبه انرژی درمانی گروهی در اینستاگرام


This will close in 10 seconds