من اهل اسپانیا هستم.38 سالمه،معلم هستم، متاهلم و یه پسر سه ساله دارم.
اینجا در کشورم ما از عواقب بحران های اقتصادی رنج می بریم به دلیل درصد بالای بیکاری به ویژه در منطقه ای که من زندگی می کنم یعنی 40% از نیروی کار فعال.
بابت این شرایط 2 سال شدیدا استرس داشتم و عصبی بودم، به خاطر اینکه با توجه به تجربه و زمینه فعالیتی که داشتم برایم دشوار بود که شغل دیگری پیدا کنم و از طرفی وامی گرفته بودم که باید بصورت ماهیانه قسطش رو پرداخت می کردم.
ولی بعدا دوباره کتاب رو خوندم و اون رو به خوبی فهمیدم و درک کردم. شگفت زده شده بودم چون تازه پروسه زندگیم و مسائلم رو متوجه شده بودم. ذهنم درباره چشم اندازی و دیدی که نسبت مسائل اقتصادی داشتم تغییر کرد.
به سرعت و در عرض یک ماه شغل تازه ای پیدا کردم، در مورد شغلم حس بسیار خوبی داشتم و سپاسگذار بودم،و بالاخره شغل دیگری رو هم گرفتم،و بعد هم کتاب دیگری رو از راندا بِرن خوندم.
در 4 سال اخیر من شرایط کاریم رو بسیار بهبود دادم، در شغل های مختلف وارد شدم، و در بعضی دوره ها دو شغله بودم، گاهی در حال تغییر از شغلی به شغل دیگه بودم.اعتماد به نفسم در مورد موفق شدن بسیار افزایش پیدا کرد.
درطول این مدت از تجسم خلاق استفاده می کردم و فکر می کردم که: ” شغل خوبی رو به دست آوردم ودارم کار می کنم” و بعد اون شغل خودش پدیدار می شد.
الان من در یک مدرسه فنی به عنوان معلم با قراداد دائم مشغول به کار هستم.
می خواهم یک تشکر بزرگ از راندا بِرن و تیمش داشته باشم.
باید به تمامی مردمانی که از بحران های اقتصادی در کشور من و سایر کشورها رنج می برند بگم، که اون بحران فقط در ذهن شما وجود داره, اون بحران می تونه با تصورات شما از بین بره و شما باید به خاطر تمام چیزهایی که دارید بسیار سپاسگزار باشید، برای اینکه زنده هستید، برای اینکه غذا دارید،برای اینکه سلامت هستید،
برای اینکه دارید تلاش می کنید تا کشورتون رو بهبود بدهید و بسازید و برای خانواده ای که دارید.
ارسال شده توسط منوئِل
از سِویا، اسپانیا
سایر داستان های راز
گروه ترجمه سایت قانون جذب (الی)
(استفاده از مطالب فقط با ذکر سایت منبع مجاز است)
