وانمود کردن مداوم نیز بر ذهن نیمه هوشیار اثر می گذارد.
اگر کسی وانمود کند که ثروتمند و موفق است, میوه اش را در موسم آن درو خواهد کرد. (یعنی به همین خواسته اش می رسد).
زنی را می شناختم که به راستی تنگدست بود, اما احدی نمی توانس او را وادار کند تا خود را فقیر احساس کند.
دوستان ثروتمندی که مدام فقرش را به رخش می کشیدند و اورا نصیحت می کردند که اینقدر ولخرج نباش و کمی پس انداز کن.
آنگاه نیز مختصر پولی به او می دادند, او نیز علی رغم تمام این نصایح همه دارایی خود را صرف خرید کلاهی برای خود یا خرید هدیه ای برای یک دوست می کرد.
همیشه شاد و سرمست بود و افکارش پیرامون لباسهای فاخر و جواهرات و تجملات دور می زد, البته بدون هیچگونه حسادت و غبطه به دیگران.
در دنیای شگفت انگیزی زندگی می می کرد که هیچ چیز به جز ثروت بنظرش واقعی نمی آمد.
چندی نگذشت که با مردی ثروتمند ازدواج کرد و جواهرات و تجملات آشکار شدند.
نمی دانم شوهرش همان طرح الهی زندگیش بود یا نه, اما این را می دانم که فراوانی و توانگری باید در زندگی این زن عینیت می یافت, چون تنها همان را تصور کرده بود.
خانمی در دل خود, یک دست ظرف آرزو کرده بود.
چندی نگذشت که دوستی یک بشقاب قدیمی و ترک خورده به او داد.
این خانم نزد من آمد و گفت: “من یک دست ظرف خواسته بودم اما تنها یک بشقاب ترک خورده گرفتم”.
گفتم این بشقاب فقط نشانه این است که موفقیت نزدیک است و با مراد دلت چندان فاصله ای ندارد و ظرفهایت در راه هستند و می رسند.
چندی نگذشت که ظرفها از راه رسیدند.
کتاب چهار اثر از فلورانس اسکاول شین
فلورانس اسکاول شین
4 نظر
چقد جالب!
همینطوره عزیزم, از قدرت ضمیر ناخودآگاه و تجسم خلاق استفاده کن.
عالی بود مرسی عزیزم
خواهش می کنم عزیزم.