داستان کوتاه – پیرمرد و بقال

داستان کوتاه – پیرمرد و بقال

مرد فقیری بود که همسرش از شیر, کره تهیه می کرد و مرد آن ها را به یکی از بقالی های شهر می فروخت و در ازای آن مایحتاج خانه را تهیه می کرد. آن زن, کره ها را به شکل, دایره های یک کیلویی تهیه می کرد. روزی مرد بقال به وزن کره ها […]

بیشتر بخوانید