خوشبختی در همین نزدیکی است

خوشبختی در همین نزدیکی است

  پسر بچه ای به روزنامه فروشی مشغول است, در خیابان ایستاده و با دهانی باز به تجاری غبطه می خورد که از اتومبیل هایشان پیاده شده و به دفترشان می روند. پسر با خود می گوید, اگر همچین ماشینی داشتم, چقدر خوشبخت می شدم. مرد تاجر نیز پشت میزش نشسته و با خود فکر […]

بیشتر بخوانید