آزاد کردن دیگران به معنای آزاد کردن خودتان است. هرگاه به گرایش ها, رفتار و شیوه زندگی دیگران احساس دلبستگی پیدا می کنید, شاید به این دلیل است که ناخودآگاه, احساس وابستگی پیدا کرده و از اسارتی که خودتان آفریده اید, خراشیده و سائیده می شوید.
وقتی شخصی یا مساله یا اوضاعی را که احساس می کنید, شما را در فشار قرار داده, رها می کنید, کلید را بسوی آزادی می چرخانید. یادتان باشد شما حاکم موقعیت ها هستید, نه برده آنها, وقتی در نهایت جرات و شهامت, شخصی یا چیزی که شما را به اسارت می آورد رها می کنید, به جای اینکه قربانی باشید, توانمند می شوید.
اگر توانسته بودید خودتان را به چنگال اسارت بسپارید, پس قادر خواهید بود خودتان را از اسارت برهانید و آزاد کنید.
اگر انسانها به جای وا داشتن دیگران به اینکه به دلخواهشان یا به شکلی خاص رفتار کنند, ایشان را به حال خودشان رها می کردند, بیشتر مسائل مربوط به روابط انسانی حل می شد. عزیزانتان باید سنجیده و آگاهانه, در زندگی راهشان را دنبال کنند, این باید آرزوی قلبی شما باشد.
چنانچه می خواهید از هرگونه مشکل ذهنی و جسمی رها باشید در زندگی با کوچیکترین مساله ای ناخوشایندی مواجه نشوید, باید دیگران را رها کنید تا از هر راهی که دوست دارند, به دنبال خواسته هایشان بروند. آنگاه راه گشوده می شود تا همه بتوانند عالی ترین سهمی که دارند را از زندگی بگیرند.
اکثر اوقات که دعاهایتان مستجاب نمی شود, به این خاطر است که هنوز پالایش و آزاد گذاشتن دیگران و رهاکردن بسیاری از موقعیتهای منفی را پیش نگرفته اید.
آن کسی که باید رهایش کنید و آزادش بگذارید معمولا دشمن شما نیست, او یک دوست, همسر یا فامیل شماست.
بخشایش یکی از مهمترین انواع پالایش و اشکال عشق است. اگر به بخشیدن بپردازید, قدرت شفابخش عشق را تجربه خواهید کرد, باید زخمها و آزارهای گذشته و اکنون را ببخشائید.
نفرت و انزجار, سرزنش و ملامت, خشم و غضب, میل به تسویه حساب و حق دیگران را کف دستشان گذاشتن, با مشاهده اینکه کسی به سزای عملش رسیده, همه اینها روحتان را می فرساید و به تباهی می کشاند.
کتاب اجرای راز قانون جذب در زندگی
منبع سایت قانون جذب
(استفاده از مطالب فقط با ذکر منبع مجاز می باشد)
