سلام به همراهان همیشگی قانون جذب از اینکه مارو در کانال قانون جذب همراهی می کنید, خیلی ممنونم. مدتی
بیشتر بخوانیددر هوای سرد زمستان پسر شش ساله ای جلوی ویترین مغازه ای ایستاده بود. او کفش به پا
بیشتر بخوانیدروزی مرد نابینایی روی پله های ساختمانی نشسته بود و کلاه و تابلویی را در کنارش قرار داده بود.
بیشتر بخوانیدبرای پاشاه تعدادی برده جدید آورده بودند. برده ها در غل و زنجیرهای سنگین, سرهای خود را پایین انداخته
بیشتر بخوانیدچهار دانشجو که به خودشان اعتماد کامل داشتند, یک هفته قبل از امتحان پایان ترم به مسافرت رفتند و
بیشتر بخوانیدمرد فقیری بود که همسرش از شیر, کره تهیه می کرد و مرد آن ها را به یکی از بقالی
بیشتر بخوانیدملکه ای حین گردش, جواهر گرانبهای خود را گم کرد. قاصدانی فرستاد تا به مردم اطلاع دهند, به کسی
بیشتر بخوانیدحکیمی شاگردان خود را برای یک گردش تفریحی به کوهستان برده بود. بعد از یک پیاده روی طولانی, همه
بیشتر بخوانیدپسر مردی قالیباف, در جمع دوستانش از توانایی های بی نظیر خود, سخن می گفت. او سعی داشت ثابت
بیشتر بخوانیددر یک روز برفی مدیر یک مدرسه تمام دانش آموزان را صدا می کند و به همه می گوید:
بیشتر بخوانید
آخرین دیدگاهها