وزن من از بعد از کلاس چهارم شروع کرده بود به زیاد شدن.
تو مدرسه به من لقب بز کوهی چاق رو داده بودند, همیشه از این موضوع رنج میبردم.
تا کلاس نهم همش از خودم متنفر بودم و گریه میکردم. فکر میکردم که بدترین آدم روی زمین هستم.
یک روز دوستم گفت که فیلم راز رو تماشا کرده و بهم پیشنهاد داد که منم ببینم, من گفتم که به همچین چیزی اعتقاد ندارم.
بعد از مدتی کتاب راز رو از اینترنت دانلود کردم و شروع کردم به خوندن و تصمیم گرفتم که امتحانش کنم.
هر روز به مدت 20 دقیقه با چشمان بسته تصور میکردم که با یک شلوارک و تاپ در خیابون قدم میزنم! مردم بهم نگاه میکنن و میگند چقدر خوش اندام هستی. تمام کسانی که به من صدمه روحی زده بودند پشیمون هستند.
با خودم فکر میکردم که وقتی به خرید میرم یا به بازار و پارک یا هرجای دیگر که میروم لاغر هستم.
بعد از دو هفته تغییرات بسیار بزرگی رو دیدم!
این روند ادامه داشت و طی دو ماه تغییرات بزرگ تری دیدم!
من 18 سالم هست قبلا 68 کیلو بودم ولی الان 49 کیلو هستم. خودم هم از این موضوع شوکه شده ام.
وقتی خودم رو وزن کردم و وزنم رو دیدم شرع کردم به گریه کردن، خیلی هیجان زده بودم. بهترین احساسی بود که تا حالا داشتم.
هیچ وقت تسلیم نشید, من در حال تسلیم شدن بودم که شروع کردم به باور داشتن, هیچ وقت برای تغییر هیچ چیزی دیر نیست.
با تمام قلبتون این رو انجام بدید, برای داشتن حال بهتر موسیقی سر زنده نیز میتونه بسیار کمک کنه.
از تجسم خلاق استفاده کنید و هر شب قبل از اینکه به خواب برید از خدا بابت تمام چیزهایی که بهتون داده تشکر کنید. این خیلی مهم هست.
” زمان هایی در زندگی تان هست که مردم به شما میگویند نمیتونی این کار رو انجام بدی. زمان هایی در زندگیتان هست که مردم ب شما میگویند نمیتونی تو رویاهات زندگی کنی. این چیزی هست که من به آنها میگم: هیچ وقت نگویید هرگز”
نلی از ازبکستان
دختری شاد با رویاهای بزرگ
سایر داستان های راز
16 نظر
سلام خانوم سحر و خانوم ناردونه. ببخشید شاید سوالم نسبت به بقیه اشخاصی که اینجا کامنت ميذارن مهم نباشه. اما خیلی فوریه. فکر کنم قبلا هم گفتم…. تو یه مساله علمی استپ کردم و لحظه به لحظه هم وقتم داره میگذره. در قلبم فرشته نگهبان خودم و فرشته نگهبان برنامه نویسم رو صدا کردم و خواستم مشکل حل بشه. نمیدونم چکار کنم دیگه…. البته واقعا دستم به نوشتن نرفت چون قبلا یک بار بابت چیز دیگری نوشتم ولی هیچ حس خوبی به دست نوشته های خودم نداشتم…. انگار خودمم با اون کاغذ ارتباط برقرار نکرده بودم اینه که دیگه قلبی خواسته م رو میگم…. مستاصلم…. شما باشید در مواقع اضطراری و با کمبود وقت چکار میکنید؟
عزیزم تو بخش رها سازی جواب دادم, می تونی از تجسم خلاق هم استفاده کنی.
من پیشنهاد خاصی برای کمبود زمان ندارم, من همه چی رو می سپارم به خدا که در بهترین زمان اتقاق بیوفته.
سلام خانوم رضوی چرا ایرانی ها داستان های خودشونو نمینویسن؟با اینکه تو ایران هم مردم خیلی زیادی از راز و قانون جذب استفاده میکنن ولی داستاناشونو نمینویسن چرا؟
سلام دوست عزیزم, تو سایت راز داستانی از ایران ندیدم, اما اگر دوست داشتید باشید من و کاربرام, تجربیاتمون رو در این قسمت قرار دادیم.
سلام خیلی خوب بود فیلم راز را بارها دیده ام ولی باهربار دیدن چیزهای جدیدی را یادمیگیرم
سلام، سایتتون خیلی خوبه.
هروقت حس و حالم بد میشه و میام اینجا آروم میشم.
سایتتون یه مشکلی داره؛ اینکه چرا نمیشه هر پست و تو تب جدید باز کرد ، یعنی open link in new tab نمیگیره ، واقعا اذیت کننده ست.
سلام عزیزم, دکمه کنترل رو نگه دار, با ماوس رو هر مطلبی که کلیک کنی, تو صفحه جدید باز می شه.
سلام سحرجون مثل همیشه عااااااالیییییی .
سلام عزیزم خیلی عالی بود …
سلام
خیلی ازتون سپاسگذارم
ایده های بیان شده تو سایت خیلی کمک می کنند
سلام فیلم راز که میگین از کجا گیر بیارم؟
در ضمن اولین باره میام تو سایتتون مطالب خوبی داشت ممنون.
سلام دوست عزیز, تو سایت های ایرانی برای دانلود هستش, یا فیلم راز سرچ کنید یا مسند راز.
سلام ممنونم بابت داستان هاتون خانم رضوی من یه سوال داشتم من یه مدتی هست که انقدر به خواستم فکر گردم دیگه احساس میکنم از خواستم و فکر کردن بهش خسته شدم دیگه اون حس خوبو بهم نمیده فکر میکنم زیاد ی از قانون استفاده کردم انگار هر روز دارم سفارش میدم ایا الان وقت رهایی هست؟؟
بله زمان رهاسازی هست
ممنونم از جوابتون
موفق باشی عزیزم.