داستان های راز - یک زندگی جدید | قانون جذب  

 

من از زمانی که در دانشکده بودم، راز رو میشناختم.

اوایل, فکر میکردم که کتاب راز اصلا کتاب بدردبخوری نیست، به خاطر اینکه، کتابهای زیادی مثل این کتاب وجود داره که من قبلا خونده بودمشون.

اما بعد از خوندن سری کتابهای راز، تصمیم گرفتم که تمرینهای اون رو انجام بدم، و واقعا زندگی من تغییر کرد.

در سال 2013، من یه فرد کاملا ناامید بودم. که به دلیل کارایی پایینم از کارم اخراج شده بودم، و واقعا نمیدونستم که دیگه باید چیکار کنم.

زمانی که کتاب معجزه و کتاب قدرت رو خوندم، به این نظر قطعی رسیدم که من میتونم کار ایده آل و رویاییم رو پیدا کنم.

من همیشه اتاقم رو در محل کارم تصور میکردم، میز کارم رو، ناهارم و همکارام رو حتی.

بعد از یه مدت طولانی، نزدیک به 6 ماه، من یه تماس تلفنی از یه شرکتی داشتم که هرگز حتی اسم اون شرکت رو هم نشنیده بودم, من فقط این موضوع رو به خدا سپرده بودم.

میدونین چی شد؟

ماجرا اینطوری بود که بعد از اینکه به خونه برگشتم، یه تماس تلفنی داشتم از این شرکت که نشون میداد که من دیگه کار رویاییم رو بدست آوردم.

توصیه من به شما اینه که برای خدمت به خدا کار کنید، بهترین چیزهاتون رو ببخشین، و بر روی کمک به دیگران تمرکز کنید.

زمانی که شما فقط روی پول تمرکز میکنین، پول از شما فرار میکنه, اما زمانی که شما روی کمک و خدمت به انسانها تمرکز میکنین، پول به سوی شما خواهد آمد تا بتونین به بقیه کمک کنین.

بخشش کنید، به خاطر سپاسگزار بودنتون نه به امید رسیدن به پول.

 

دنیل نوگروهو از اندونزی
یه انسان شادی که همواره در زندگیش سپاسگزاره

 

سایر داستان های راز

 

 

گروه ترجمه سایت قانون جذب (پریسا)

(استفاده از مطالب فقط با ذکر سایت منبع مجاز است)

 

درباره ی نویسنده

سحر رضوی

دوستان خوبم, 1500 کامنت تو نوبت پاسخ دهی هستش، واقعا سخته بتونم جواب بدم، لطفا صبور باشید و از کامنت های موجود در سایت استفاده کنید. ممنونم ❤

2 نظر

یک پاسخ بگذارید

در اینستاگرام همراه ما باشید

هر پنجشنبه انرژی درمانی گروهی در اینستاگرام


This will close in 10 seconds