داستان مثبت اندیشی – شادی در همین جاست

داستان مثبت اندیشی – شادی در همین جاست

    در دوران کودکی مورد آزار قرار گرفته بودم, بزرگتر که شدم, باز هم پذیرای آزار و اذیت از سوی دیگران بودم.  نمی دانستم که گذشته نمی تواند بر زمان حال من تاثیری بگذارد, به همین دلیل با مرور گذشته لحظه های حال خود را نیز خراب می کردم. اگر کسی کوچکترین توجهی به من […]

بیشتر بخوانید
 داستان سلامتی – عشق شفا بخش است

داستان سلامتی – عشق شفا بخش است

  بیست و چهار سال داشتم که پزشک, بیماری التهاب روده را در من تشخیص داد. با این که دارو مصرف می کردم اما این مشکل برایم آزار دهنده بود. سال 1989 وضعیتم رو به وخامت رفت و پزشکم گفت که باید داروهایی قوی تری مصرف کنم و با عمل جراحی بخشی از روده ام […]

بیشتر بخوانید
 پیشنهاد سحر – من و قانون جذب

پیشنهاد سحر – من و قانون جذب

  مطالبی که در ادامه می خونید تجربیات واقعی من و بخشی از مقاله “چرا باید مثبت فکر کنیم؟” هستش که در مجله راز شماره 83 چاپ شده.   مدتی بود که برای رسیدن به زندگی بهتر و کسب کار موفق, کتاب های گوناگونی را مطالعه می کردم, در حین مطالعه کتاب راز سعی می کردم […]

بیشتر بخوانید
 داستان های راز – هدیه

داستان های راز – هدیه

    من و همسرم هفت سال پیش، چهار بار برای عمل آی وی اف (IVF) اقدام کردیم, تا اینکه در آخر من با شنیدن خبر ناباروری و بچه دار نشدن برای همیشه از هم پاشیدم. من کتاب راز را خوانده بودم و اعتقاد داشتم که حتی با وجود اینکه با این همه شکست مواجه شده […]

بیشتر بخوانید
 داستان های راز – سلامتی یک ثروت بزرگ است

داستان های راز – سلامتی یک ثروت بزرگ است

زندگی من درست از زمانیکه راز را پیدا کردم، تغییر کرد. زمانیکه برای بار اول، فیلم راز را نگاه کردم، متوجه شدم که من می‌توانم موجود قدرتمندی باشم و قدرت تغییر زندگیم بر مبنای افکارم را دارم. یک چیزی که من باید در آن زمان بدست می‌آوردم، چکی به مبلغ 650 دلار بود که با […]

بیشتر بخوانید
 داستان های راز – چک راز

داستان های راز – چک راز

  اجازه بدهید که من این داستان را با سپاسگزاری شروع کنم، “خدایا متشکرم”. به توصیه یکی از دوستانم، کتاب معجزه را خواندم. من هر روز کتاب را می‌خواندم و تمرینات آن را انجام می‌دادم. حتی پس از به پایان رساندن تمرین 28 روز آن، به خواندن کتاب و انجام تمرین‌های آن ادامه می‌دادم. یکی […]

بیشتر بخوانید
 داستان های راز – از ژنده‌پوشی تا ثروت

داستان های راز – از ژنده‌پوشی تا ثروت

  به عنوان یک دختر جوان، من همیشه فکر می‌کردم که در آینده قرار است چه اتفاقاتی برای من بیفتد. همیشه از زندگی خسته‌کننده و تکراری مثل از ساعت 9 صبح تا 5 عصر کار کردن و با یک چک کارمندی زندگی کردن، می‌‌ترسیدم. در سن 22 سالگی من یک مادر تنها شدم و خانوادم […]

بیشتر بخوانید
 داستان ها راز – نواخته شدن زنگ‌ها

داستان ها راز – نواخته شدن زنگ‌ها

هنوز نمی‌توانم باور کنم که یک نشانه دیده‌ام. من 33 ساله و مجرد هستم و برای مدت بسیار طولانی به دنبال معشوق زندگیم می‌گشتم که بتوانم در کنار او به آرامش برسم. سال گذشته، بعد از داشتن ملاقات‌های ناموفقی که به منظور آشنایی با فرد دلخواهم داشتم، لیستی از مشخصاتی که می‌خواستم در زندگی خودم […]

بیشتر بخوانید
 داستان های راز – تعدادی از معجزه‌های بزرگ که برای من رخ داد!

داستان های راز – تعدادی از معجزه‌های بزرگ که برای من رخ داد!

  در ابتدای سال بدون اینکه چیزی از راز بدونم، یک مار را در اتاق مادرم دیدم و این موضوع باعث وحشت من می‌شد، چون من از مار خیلی می‌ترسم. همان ماه یکی از همسایه‌ها من را صدا زد و به من گفت که یک مار را در جلوی باغچه‌ی خانه‌شان دیده است و بسیار ترسیده […]

بیشتر بخوانید
 داستان های راز – راز مرا پیدا کرد

داستان های راز – راز مرا پیدا کرد

  نمیتونم حس قدردانیم از راز رو براتون بیان کنم, تاثیری که قانون جذب بر زندگیم داشته است واقعا باور نکردنی هستش, راز بارها و به شکل های مختلف زندگی منو نجات داده. دو سال و نیم پیش با راز آشنا شدم. آن زمان دانشجو بودم و همزمان کار می کردم. اما متاسفانه بخاطر مسائل مالی […]

بیشتر بخوانید