زمانی که من کتاب راز را خواندم، چیزهای زیادی را در دفتر آرزوهایم یادداشت کردم. بعد از 5 سال، زمانی که دفتر خاطرات گذشته‌ام را می‌خواندم، متوجه شدم که تمام خواسته‌های من به حقیقت پیوسته است. هرچیزی که من در مورد عشق آینده زندگیم توضیح داده بودم، دقیقا اتفاق افتاده بود و من واقعا […]

  من از دو سال پیش به صورت مداوم کار می‌کردم، زمانی که دانشجوی لیسانس بودم، به صورت پاره وقت کار می‌کردم. هیچوقت از کاری که انجام می‌دادم لذت نمی‌بردم، چون که هیچوقت چیز جدیدی ازش یاد نمی‌گرفتم. همینطور دوست داشتم که یک کار تمام وقت متناسب با رشته تخصصیم داشته باشم. شروع کردم به […]

    احتمال دارد که شما تعجب کنید که دومین آرزوی بزرگ من هم به واقعیت پیوست. سری گذشته‌ای که من داستانم را برای شما فرستادم، در این رابطه بود که توانستم با کمک از راز، جشن یکی از بهترین روزهای زندگیم را برگزار کنم. اگر آن را خوانده باشید، به یاد می‌آورید که در […]

    تا قبل از این, در مورد راز چیزی نشنیده بودم و هیچ چیزی در موردش نمی دانستم. یک روز که برای تفریح بیرون رفته بودم با دختری آشنا شدم. در بین صحبت هایمان در مورد من در مورد شرایط بد کارم و اینکه اصلا راضی نیستم حرف زدم. اینکه مسئولمان چقدر سختگیر و ایرادگیر […]

    درست مانند خیلی از شما، بعد از دیدن راز، من تلاش کردم که اطلاعات جدیدی را که بدست آوردم در زندگیم به کار ببرم. اما میزان موفقیت من خیلی ناچیز بود. بعد از تلاش‌های بسیار زیاد، هیچ چیز مثبتی برای من اتفاق نیفتاد، تا جایی که تصمیم گرفتم که این کارها را رها […]

  تقریبا تا دو سال پیش، من درک درستی از “مثبت فکر کردن” نداشتم. هر زمانی من در مورد تفکرات و گفته هایم فکر می‌کردم، و به افکار منفی می‌رسیدم، پیش خودم احساس می‌کردم که اینها چیزهای مهمی نیستند و نباید تاثیری در زندگی من داشته باشند. من اعتقاد زیادی به خدا داشتم اما این […]

  دوست بسیار عزیزی داشتم که 25 سالی از دوستی مان می گذشت, او احساس شوخ طبعی نیشداری داشت که در نهایت کلمات او سرنوشتش را رقم زد. عزیزترین دوست من که واقعا از اعماق قلبم دوستش داشتم، همیشه به شوخی میگفت که “زندگی، ما را می‌مکد و سپس ما می‌میریم”. او نمی دانست که با […]

  در ابتدا از راندا برن بخاطر کتاب فوق العاده اش خیلی خیلی تشکر می کنم که چشمای منو باز کرد و روح منو تعالی داد, خوشحالم که در زمان مناسبی که به این کتاب احتیاج داشتم، این کتاب رو پیدا کردم. من قبلا کاملا بد بین بودم, خودمو زشت، احمق و بدون اعتماد به نفس میدیدم, درحالیکه […]

  ترجمه شده از داستان های واقعی سایت راز: من واقعا خوشحالم که منم تونستم بیام و داستانمو تعریف کنم و بتونم با بیان داستانم به بقیه کمک کنم. همونطور که بقیه با گفتن داستاناشون به من کمک کردند. اول لازمه بگم که چطوری قانون جذب تونست زندگی منو تغییر بده. من چند سالی هست که […]

  همسر من با بانک همکاری های تجاری داشت. او به کارش خیلی علاقه داشت اما به دلیل عدم آشنایی با قانون جذب، برخی از شک و تردیدهای درونی وی و حضور افراد منفی اطرافش موجب مشکلات بسیاری برای وی شده بود. در ابتدای زندگیمان پول زیاد با سود فراوان داشت, اما بعد از چند […]