راز به من داده شد و من با خودم فکر کردم, چه چیزی بهتر از این میتونه باشه که من به راز و کائنات اجازه بدم کار خودش رو بکنه! …

نوه ی دختری ما در سه روزه گی, جراحی قلب باز داشت.

زمانی که دخترم 7 ماهه باردار بود, فهمیدیم که نوم بِلا, به علت نارسایی قلبی فقط ممکنه چند روز زنده بمونه.

من این باور رو در خودم ایجاد و تقویت کردم که او کاملا سالم و سلامت خواهد بود و از تمام فرشتگان آسمانی درخواست کردم تا نوم  رو در مسیری که برای زندگی و سلامتی خودش داره, راهنمایی و کمک کنند.

اون جراحی قلب باز رو پشت سر گذاشت و خوشبختانه هر روز قوی و قوی تر شد،.

در چکاپی که در چهار  ماهگیش داشت, متخصص قلب بیمارستان کودکان بوستون می خواست بدونه که ما به چه چیزی باور داشتیم و از چه کسی کمک گرفته ایم، چون تو زندگی پزشکیش, سابقه نداشته که نوزادی به این شکل سلامتیش رو بدست بیاره و شفا پیدا کنه.

نوه ی ما الان 6 ماهش هست و جراحت های عمل جراحی تقریبا ناپدید شدند و اصلا نمی تونید باور کنید که اون جراحی قلب باز داشته, از دعای خیر همگی شما ممنونم.

هر کسی باید شب ها فرزندان و نوه هاش رو ببوسه و خداوند رو شاکر باشه که چه قدر خوشبخت هست که اونها سلامت هستند و میتونه هنگامیکه اونها شاد هستند و می خندند، در کنارشون باشه و با هم بخندند و شاد باشند و نوه من بِلا رو هم به یاد داشته باشه.

دبورا از لَنکَستِر، ماساچوست

همسری عاشق، مفتخر به مادری چهار فرزند، افتخاری بالاتر به دلیل مادربزرگ بودن برای چهار نوه

سایر داستان های راز

گروه ترجمه سایت قانون جذب (الی)

(استفاده از مطالب فقط با ذکر سایت منبع مجاز است)