من یکی از کسانی هستم که به قانون جذب بسیار ایمان دارم, اما دو سال و نیم پیش، دقیقا دیدگاه متفاوتی نسبت به الان داشتم.
اگرچه من خیلی آدم مثبتی هستم، اما این باور من در گذشته اصلا به این شکل نبوده است.
در آن زمان هیچ اتفاق مثبت خاصی برای من نمیافتاد.
من در شغلم هیچ پیشرفتی نداشتم، درآمد من زیاد نبود. برنامهریزیهایی که برای خانوادهام انجام میدادم، اصلا انجام نمیشد.
من احساس میکردم که هیچکس من را دوست ندارد و تقریبا دچار افسردگی شده بودم. اتفاقات منفی زیادی در اطراف من وجود داشت.
در اواسط نوامبر 2012، من فیلم راز را خریدم. من و همسرم فیلم را دیدیم و کتاب آن را خواندیم. انگیزهی زیادی داشتیم و میخواستیم قانون جذب را در زندگیمان اعمال کنیم.
من جملات تاکیدی مربوط به ثروت، خانواده و شادی را نوشتم و هر روز آنها را با صدای بلند جلوی آینه تکرار میکردم.
حتی این کار را در سفرها هم انجام میدادم. هر شب، آنها را درون دفترچهای برای خودم یادداشت میکردم.
من پروانه را به عنوان نشانهای از عشق و سپاسگزاری انتخاب کرده بودم. حدس میزنید چه شد؟
من پروانههای زیادی در اطرافم میدیدم و هرجاییکه آنها را میدیدم سپاسگزاری انجام میدادم.
در این بازههای زمانی احساس شادی بسیار زیادی داشتم و بیشتر اوقات حتی نمیتوانستم دلیلی برای این شادی پیدا کنم.
در عرض یک ماه، من ارتقای شغلی پیدا کردم. بعد از دو ماه، من متوجه شدم که باردار هستم و بعدش فهمیدم که این یکی از جذبهای همسرم بوده که از کائنات خواسته ما فرزند دو قلویی را به دنیا آوریم.
الان من مادر یک دوقلوی یک ساله و نیمه هستم. ثروت از راههای مختلف برای ما میاد و بیشتر اوقات ما حتی انتظار دریافت این پول را هم نداریم.
زندگی خیلی زیبا شده است و من عمیقا از صمیم قلبم از راندا بران برای به اشتراکگذاری این کتاب با ما سپاسگزارم. این کتاب زندگی ما را به صورت کامل تغییر داد.
خیلی وقت بود که میخواستم این داستان را برای شما بنویسم اما زمان نداشتم. اما باید این کار را میکردم چون من از داستانهایی که شما ارسال کردهاید، حس مثبت زیادی گرفتهام و این دفعه نوبت من بود که داستانم را با شما در میان بگذارم.
بسیار ممنونم.
1 نظر
وای چه جالب ! چه جذب قشنگی ، اتفاقا منم عاشق بچه دوقلویم ، کاش که بتونم جذبش کنم تو زندگیم ، البته بعد از جذب باباش