من نمیتوانم به اندازه کافی تشکرم را بخاطر کتاب های راز، قدرت، معجزه و قهرمان راندا برن و تیمش ابراز کنم, این کتاب ها واقعا زندگی میلیون ها نفر را برای همیشه تغییر داده است. من واقعا نمی توانم روزهای گذشته ام را قبل از بکار گیری و شروع استفاده از راز تصور […]

  در ابتدا، می‌خواهم از صمیم قلبم از تیم راز برای معرفی این کتاب فوق‌العاده تشکر کنم. من از راز برای خیلی چیزها در زندگیم استفاده می‌کنم و واقعا نتایج شگفت‌انگیزی بدست آوردم. در 14 سال اخیر، من دچار شوره سر و ریزش موی شدید بودم. از محصولات زیادی استفاده کرده بودم، اما مشکل موهای […]

    در جولای سال 2013، پزشکان بیماری سرطان وخیمی را در من تشخیص دادند. با انجام شیمی‌درمانی و پرتودرمانی در مدت 7 ماه، نتیجه بررسی بیماری در ماه مِی 2014 تایید کرد که هیچ یک از درمان‌های انجام شده تاثیری در بهبود روند بیماری در من نداشته است! سلول‌های سرطانی اجازه نمی‌داد که داروها […]

  4 سال پیش من و همسرم تصمیم گرفتیم از کانادا به کشور دیگری با آب و هوای گرم‌تر نقل مکان کنیم, از آنجاییکه اهل یونان بودیم، تصمیم گرفتیم که به یونان برویم. ما به یونان رفتیم و خانه ویلایی رویایی را در آنجا خریدیم. روزهای اول همه چیز خوب بود، اما نمی‌دانستیم که کابوسی […]

  در ابتدای سال بدون اینکه چیزی از راز بدونم، یک مار را در اتاق مادرم دیدم و این موضوع باعث وحشت من می‌شد، چون من از مار خیلی می‌ترسم. همان ماه یکی از همسایه‌ها من را صدا زد و به من گفت که یک مار را در جلوی باغچه‌ی خانه‌شان دیده است و بسیار ترسیده […]

  نمیتونم حس قدردانیم از راز رو براتون بیان کنم, تاثیری که قانون جذب بر زندگیم داشته است واقعا باور نکردنی هستش, راز بارها و به شکل های مختلف زندگی منو نجات داده. دو سال و نیم پیش با راز آشنا شدم. آن زمان دانشجو بودم و همزمان کار می کردم. اما متاسفانه بخاطر مسائل مالی […]

  من از دو سال پیش به صورت مداوم کار می‌کردم، زمانی که دانشجوی لیسانس بودم، به صورت پاره وقت کار می‌کردم. هیچوقت از کاری که انجام می‌دادم لذت نمی‌بردم، چون که هیچوقت چیز جدیدی ازش یاد نمی‌گرفتم. همینطور دوست داشتم که یک کار تمام وقت متناسب با رشته تخصصیم داشته باشم. شروع کردم به […]

  تقریبا تا دو سال پیش، من درک درستی از “مثبت فکر کردن” نداشتم. هر زمانی من در مورد تفکرات و گفته هایم فکر می‌کردم، و به افکار منفی می‌رسیدم، پیش خودم احساس می‌کردم که اینها چیزهای مهمی نیستند و نباید تاثیری در زندگی من داشته باشند. من اعتقاد زیادی به خدا داشتم اما این […]

  دوست بسیار عزیزی داشتم که 25 سالی از دوستی مان می گذشت, او احساس شوخ طبعی نیشداری داشت که در نهایت کلمات او سرنوشتش را رقم زد. عزیزترین دوست من که واقعا از اعماق قلبم دوستش داشتم، همیشه به شوخی میگفت که “زندگی، ما را می‌مکد و سپس ما می‌میریم”. او نمی دانست که با […]

  در ابتدا از راندا برن بخاطر کتاب فوق العاده اش خیلی خیلی تشکر می کنم که چشمای منو باز کرد و روح منو تعالی داد, خوشحالم که در زمان مناسبی که به این کتاب احتیاج داشتم، این کتاب رو پیدا کردم. من قبلا کاملا بد بین بودم, خودمو زشت، احمق و بدون اعتماد به نفس میدیدم, درحالیکه […]