داستان های راز – هر روز جدیدی که می آید فرصت جدیدی ست برای تغییر زندگی ات به سمت بهتر شدن

داستان های راز – هر روز جدیدی که می آید فرصت جدیدی ست برای تغییر زندگی ات به سمت بهتر شدن

  در ابتدا از راندا برن بخاطر کتاب فوق العاده اش خیلی خیلی تشکر می کنم که چشمای منو باز کرد و روح منو تعالی داد, خوشحالم که در زمان مناسبی که به این کتاب احتیاج داشتم، این کتاب رو پیدا کردم. من قبلا کاملا بد بین بودم, خودمو زشت، احمق و بدون اعتماد به نفس میدیدم, درحالیکه […]

بیشتر بخوانید
 داستان های راز – باور داشته باشید و هیچ شکی به ذهنتان راه ندهید

داستان های راز – باور داشته باشید و هیچ شکی به ذهنتان راه ندهید

  ترجمه شده از داستان های واقعی سایت راز: من واقعا خوشحالم که منم تونستم بیام و داستانمو تعریف کنم و بتونم با بیان داستانم به بقیه کمک کنم. همونطور که بقیه با گفتن داستاناشون به من کمک کردند. اول لازمه بگم که چطوری قانون جذب تونست زندگی منو تغییر بده. من چند سالی هست که […]

بیشتر بخوانید
 داستان راز – زندگی

داستان راز – زندگی

  من در رابطه‌ی بسیار بدی با همسرم قرار داشتم. من شغلم رو از دست داده بودم و به طور اتفاقی به رابطه‌ی 6 سالم با همسرم خاتمه داده بودم. بی‌خانمان بودم با حقوق کم از یک کار پاره‌وقت (15 ساعت در هفته) که بعد از کسر مالیات، مبلغ حقوق من به 110 دلار می‌رسید. […]

بیشتر بخوانید
 داستان راز – اکنون به قانون جذب کاملا ایمان دارم

داستان راز – اکنون به قانون جذب کاملا ایمان دارم

  همسر من با بانک همکاری های تجاری داشت. او به کارش خیلی علاقه داشت اما به دلیل عدم آشنایی با قانون جذب، برخی از شک و تردیدهای درونی وی و حضور افراد منفی اطرافش موجب مشکلات بسیاری برای وی شده بود. در ابتدای زندگیمان پول زیاد با سود فراوان داشت, اما بعد از چند […]

بیشتر بخوانید
 داستان های راز – با ذهن باز همه چیز را ببینید.

داستان های راز – با ذهن باز همه چیز را ببینید.

  من اخیرا بخاطر اوقات سختی که میگذراندم با فیلم راز آشنا شدم و صد درصد مطمئن هستم که راز در این زمان به من کمک کرده است, زیرا وقتی به گذشته فکر میکنم میبینم که با اینکه من اطلاعی نداشتم اما علت بسیاری از وقایع مثبت و منفی زندگی ام قانون جذب بوده است. اکنون […]

بیشتر بخوانید
 داستان های راز –  کاهش وزن معجزه آسا

داستان های راز – کاهش وزن معجزه آسا

  وزن من از بعد از کلاس چهارم شروع کرده بود به زیاد شدن. تو مدرسه به من لقب بز کوهی چاق رو داده بودند, همیشه از این موضوع رنج میبردم. تا کلاس نهم همش از خودم متنفر بودم و گریه میکردم. فکر میکردم که بدترین آدم روی زمین هستم. یک روز دوستم گفت که فیلم […]

بیشتر بخوانید
 داستان های راز – همه چیز به سمت بهتر شدن تغییر کرد

داستان های راز – همه چیز به سمت بهتر شدن تغییر کرد

یک سال پیش زندگی من در مسیری قرار گرفت که هیچوقت نمیخواستم. همه ی دوستام، من رو ترک کردند، در درسم به شدت افت کرد، و من از یه بیماری رنج میبردم که باعث شد تا یک ماه نتونستم به مدرسه بروم. من کاملا احساس تنهایی و طردشدگی میکردم. رفتن به مدرسه به عذاب روزانه ی […]

بیشتر بخوانید
 داستان های راز – یافتن عشق

داستان های راز – یافتن عشق

  من همیشه آدم مثبتی بودم با این حال هیچگاه فکر نمیکردم که لیاقت عشق رو داشته باشم,  بنابر این مهم نبود که خانواده و دوستانم چه کاری انجام بدند، من همیشه احساس کم اهمیت بودن و عاشق نبودن داشتم. بعد از خوندن راز شروع کردم به باور داشتن اینکه من هم لایق عشق هستم. […]

بیشتر بخوانید
 داستان های راز – می توانید شاد بودن را انتخاب کنید

داستان های راز – می توانید شاد بودن را انتخاب کنید

    در ابتدا میخوام از راندا برن برای نوشتن چنین کتاب تاثیرگذاری تشکر کنم, همچنین میخوام از بهترین دوستم و همسرش برای معرفی کتاب راز دقیقا در زمانی که خیلی ناامید بودم تشکر کنم, ممنونم، ممنونم، ممنونم. من همیشه یه انسان شاد و خوش شانس بودم, خیلی خوش بین و همیشه با همه‌ی انسانها […]

بیشتر بخوانید
 داستان های راز – قطعات پازل

داستان های راز – قطعات پازل

  پنج سال پیش من همراه بچه هایم و پدرشون در کانادا زندگی میکردم. به هیچ وجه خوشحال نبودم و باور داشتم اگر برای زندگی اونجا بمونم زیر بار اون مشکلات خواهم مُرد. پدر بچه هام قمارباز بود و ما هیچی نداشتیم. میدونستم این چیزی نیست که من برای بجه هام میخواستم، همچنین در اعماق […]

بیشتر بخوانید